بسمه تعالی

 

عنوان مقاله :

 

طرحی تازه از مراحل سیر فرزانگی و حکمت

 

در ایران

 

 

نگارنده :

رضا مهریزی

 

 

تدوین تاریخ اندیشه برای یک تمدن کهن ، اگر ضروری ترین کار برای حفظ تشخص و اصالت آن تمدن نباشد بی تردید یکی از ضروری ترین کارهاست . متاسفانه در کشور ما چندان اعتنایی به این مساله نشده است و هنوز در ایران ما که دست کم حدود 1500 سال سابقه فکر فلسفی ثبت شده و مستند ، دارد  یک کتاب جامع و معتبر و متقن که سیر فکر فلسفی در آن را ترسیم کند ، وجود ندارد ( منظور از فکر فلسفی در اینجا ،  اندیشه های هستی شناسانه و تبیین گر عالم و تا حدودی آدم است و از آنچه در یونان فلسفه گفته می شود فراتر و فراگیرتر است ) و معمولا تاریخ فلسفه و فرزانش ایرانی تنها در یک مقطع زمانی و آنهم در ذیل تاریخ فلسفه اسلام و عرب مطالعه میگردد و همین امر هم سبب بی اعتنایی محققان اعم از خاورشناسان غربی یا اندیشمندان شرقی به نقش اندیشه و اندیشمندان ایرانی در پیدایی و پویایی فکر فلسفی جهان شده است .  

در هر حال برای تدوین و تبیین تاریخ فلسفه ایران پیش از هر چیز ترسیم دورنمایی از مراحل سیر آن ضروری است .   

اگر بخواهیم سیر تطور فرزانش در ایران را تقسیم بندی نماییم باید چهار دوره را در این مسیر از هم ممتاز گردانیم : الف) از پیشا زردشت تا پاولوس پارسی . ؛ ب) از پاولوس پارسی تا زکریای رازی . ج) از زکریای رازی تا مدرس زنوزی . د ) دوران معاصر.

الف)از پیشا زردشت تا پاولوس پارسی : این دوره شامل سه مرحله است ؛ مرحله نخست : از حدود هزاره اول پیش از میلاد شروع می شود که آیین مغان ، آیین زروان و آیین مهر در این مرحله جای می گیرند ؛ مرحله دوم : عصر زردشتِ پیامبر ، که دارای دستگاه هستی شناسی پیچیده و پیشرفته ای است ، را شامل می شود . مرحله سوم :  این دوره شاملِ دین مانی ، آیین مزدک و مکتب خسروانی ( که پاولوس پارسی ، قرن ششم میلادی ، بزرگترین سخنگوی آن است ) می باشد ؛ پایان این مراحل سه گانه دوره اول سیر حکمت و فرزانش ایرانی  تقریبا با اواخر حکومت ساسانی همزمان است.

 از این دوره حدودا 1500 ساله ، به دلیل سنت شفاهی ایرانیان منابع مکتوب چندانی وجود ندارد ؛ زیرا فرزانگان ایرانی این دوره چندان اعتنایی به تالیف کتاب نداشتند و معتقد بودند مسایل فرزانگی و حکمی باید به صورت چهره به چهره و سینه به سینه انتقال بیابد و وظیفه فرزانگان و حکیمان آنست که به جای تالیف شاگردان آفاقی ، یعنی کتاب ، به تربیت کتاب های انفسی ، یعنی شاگردان ، بپردازند. اگر چه سهروردی در مقدمه حکمه الاشراق خود نام تعدادی از فرزانگان و حکما را ذکر می کند ( " حکما الفرس مثل جاماسف و فرشاوشتر و بوزرجمهر و من قبلهم " ( مقدمه حکمه الاشراق سهروردی ،2535 : 11 )) . اما باید دانست اطلاعات جزیی دقیقی از مرام و منش حکمی اینان که قابل استناد علمی باشد در دست ما نیست.

با این اوصاف اگرچه از تفکرات این دوره جزییات چندانی وجود ندارد اما نمایی کلی از مکاتب فکری متعددی از این دوره باقی مانده که در اصالت ایرانیت آنها جای شک و شبهه ای نیست و می توان با گردآوری و نظم بخشی به آنها منبع ارزشمند و متنوع و جالبی فراهم آورد .

ب) از پاولوس پارسی تا زکریای رازی : که از قرن ششم پس از میلاد آغاز می شود و تا قرن نهم میلادی ( قرن سوم هجری ) ادامه می یابد ، دوره گذار و انتقال است .در این برهه فلاسفه بسیار بزرگی ظهور نمی کنند ولی فیلسوفانی چون ابومعشر بلخی ( متولد 171 ق ) و ابوالعباس سرخسی ( ت 218 و286 ) و نیز ابوالعباس ایرانشهری ، معروف به حکیم ایرانشهری ، که زکریای رازی از شاگردان او به شمار می رود ، را می توان از حکمای این دوره دانست. این دوره از نظر طول زمانی و نیز غنای اندیشه چندان با اهمیت به نظر نمی رسد ولی از لحاظ اینکه عصر گذار و انتقال از دوره مهمی به دوره مهمتری است ، شایان توجه می باشد.

ج) از زکریای رازی تا مدرس زنوزی : که از قرن هشتم میلادی ( سوم هجری) تا پایان قرن 18 میلادی

 ( 12  هجری قمری ) . این دوره را با زکریای رازی آغاز می نماییم نه فارابی و آنهم به سه دلیل : یکی اینکه زکریای رازی از نظر زمانی مقدم بر فارابی است ، رازی متولد حدود 250 و در گذشته حدود 313 هجری است حال آن که فارابی حدود سال 260 متولد و 339 هجری درگذشته است .بنابراین رازی از نظر زمانی بر فارابی تقدم دارد چنان که از نظر فکری نیز بر او مقدم است و فارابی یکی از کتاب های خود با نام " فی الرد علی الرازی فی العلم الالهی"  را در نقد تفکرات رازی به رشته نگارش درآورده است .

دوم آنکه بر ایرانی بودن رازی هیچ شک و شبه ای وارد نیست ، حالی آنکه عده ای بر ایرانی بودن فارابی تردید کرده اند، البته افرادی که فارابی را ایرانی می دانند بیشترند برای مثال : ابن ابی اصیبعه ، ابن ندیم و شهرزوری وی را ایرانی و تنها ابن خلکان ترک می داند ،  ولی بهتر آنست برای تبیین خط سیر حکمت در ایران از کسی استفاده کنیم که بر ایرانیتش کوچکترین شبهه ای وارد نباشد . سوم آنکه رازی دارای عقاید خاصی در خصوص نظام هستی است که با آرای جمهور فلاسفه اسلامی ناسازگارست و شباهت فراوان به آرای زروانیان و مانویان در ایران باستان دارد مسعودی و ابن حزم نیز این مساله را تایید کرده اند ( صفا ، 1374 : 170 )  بنابراین او بهتر از فارابی می تواند نماینده خط سیر فرزانش در ایران باشد .

این دوره که به عبارتی مهمترین دوره نیز می باشد اکثر قریب به اتفاق حکمای ما شامل ابن سینا ، سهروردی ، افضل الدین کاشانی ، خواجه نصیر طوسی ، جلال الدین دوانی ، میرداماد ، ملاصدرا ، ملا هادی سبزواری را در بر می گیرد و سرانجام به آقا علی مدرس زنوزی ختم می شود .

 اینکه چرا ما این دوره را به مدرس زنوزی ختم کردیم نه مثلا هادی سبزواری ؛  چند دلیل دارد : 1 – مدرس زنوزی گرچه معاصر هادی سبزواری است اما تاریخ تولد او 1234 قمری است و سبزواری 1212 و تاریخ رحلت او نیز 1307 قمری است و سبزواری 1289 بنابراین از سبزواری متاخر تر است . 2- دوم اینکه مدرس زنوزی گرچه مانند سبزواری مشرب صدرایی دارد اما استقلال فکری بیشتری دارد و دارای نوآوری هایی به ویژه در مساله معاد است که سبزواری از آن بی بهره است . 3 – سوم اینکه زنوزی رساله ای دارد با عنوان " بدایع الحکم " که در پاسخ به سئوالات میرزا بدیع الملک ، شاهزاده قاجار ، به نگارش درآمده و برای اولین بار در آن به فلاسفه جدید غرب مثل کانت و لایبنیتس و فیخته و ... اشاره شده است . این اشارات گرچه سطحی و است اما از آن جهت که بی سابقه است مهم است. 4_ زنوزی در آستانه انقلاب مشروطه که اوجگیری ورود اندیشه های فلسفی جدید غربی در ایران است از دنیا می رود ( تقریبا 17 سال قبل از پیروزی انقلاب مشروطه ) بنابراین وی می تواند مرز مناسبی برای دو دوره باشد .

به هر روی بنا به دلایلی که بر شمردیم دوره سوم با رازی آغاز و به زنوزی ختم می شود .

د ) دوران معاصر : دوران معاصر که با رحلت زنوزی و آغاز مشروطه شروع می شود ( یعنی قرن 19 و 20 . اوایل 21 میلادی )  اگر چه مانند دوره سوم تا به حال پر ثمر نبوده اما از آنجا که در این دوره فلسفه مدرن غرب وارد فرهنگ ما شد و به شدت تفکرات فلسفی سنتی ما را به چالش کشید و زندگی ما را نیز دگرگون کرد و در سه نهضت مهم مشروطه ، نفت و انقلاب اسلامی منشا اثر شده دوره بسیار مهمی است . در این دوره تفکرات فلسفی سنتی گرچه هنوز هم قدرتمند است اما دچار تحول می شود و اندیشمندانی چون علامه طباطبایی و مطهری دست به نوآوری هایی می زنند ، که می توان آنها را نوصدرایی دانست . همچنین فلسفه ها و تفکراتی چون سنت گرایی یا جاودان خرد ، حکمت انسی یا تاملات فردیدی ، مکتب تفکیک یا مکتب مشهد و اندیشه های فلسفی روشنفکران دینی ( مانند شریعتی و سروش و... ) در دوران معاصر به وجود می آیند.

به هر روی بررسی اندیشه های فلسفی معاصر ایران ، قطعا برای ایرانیان بسیار مهم است و از آنجا که منشا انقلاب بزرگ اسلامی نیز شده شاید برای تمام جهانیان هم مهم و جالب توجه باشد .




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهزیار مهرآذین
تاریخ : جمعه 31 فروردين 1397
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: